رفتن به محتوای اصلی
x

در دنیایی که دانشجویان، از طریق تلفن همراه، به‌ هرگونه اطلاعات مورد نیاز دسترسی دارند، آیا می‌‌توان آنها را به‌ روش‌های تدریس سنتی، در کلاس راضی نگاهداشت؟ ...

این روزها با هر عضو هیأت علمی که صحبت می‌کنیم، کم و بیش از بی‌انگیزگی دانشجویان شکایت دارد:

«تعدادی از دانشجویانم، تنها برای ثبت حضورشان در کلاس، حاضر می‌‌شوند. با تمام کوششی که در جذاب تر کردن ارایه درس در کلاس دارم گروهی از دانشجویان حواسشان در جای دیگریست و یا خود را با تلفن همراهشان سرگرم می کنند. درس خواندن را نیز به چند روز مانده به امتحان میان ترم یا پایان ترم محدود کرده اند.»

     در دنیایی که دانشجویان، از طریق تلفن همراه، به‌ هرگونه اطلاعات مورد نیاز دسترسی دارند، آیا می‌‌توان آنها را به‌ روش‌های تدریس سنتی، در کلاس راضی نگاهداشت؟ به چه صورتی می‌توان از فرصت محدود ارتباط رو در روی استاد و دانشجویان در کلاس، به‌ نحو بهینه‌ای استفاده کرد؟ در چند دهه اخیر کوشش‌های متعددی برای پاسخگویی به این پرسش‌ها، صورت گرفته است. در همین راستا روش‌های مختلف یادگیری ترکیبی پیشنهاد و تجربه شده است. یادگیری ترکیبی[1] رویکردیست که با کمک فناوری‌‌های چند رسانه‌ای، یادگیری سنتی را متحول می‌کند، بدون آنکه نقش مهم یادگیری سنتی در آن نادیده گرفته شود. یکی از روش‌های یادگیری ترکیبی که کارایی خوبی داشته است، یادگیری معکوس است. کلاس یا یادگیری معکوس[2]  یا وارونه یک مدل آموزشی است که در آن دو جزء تدریس در کلاس و انجام تکلیف در منزل، جابجا شده است. در این روش، فعالیت‌هایی که قرار است در خانه و خارج از کلاس اتفاق بیافتد، جایگزین تدریس استاد می‌شود.
     در روش یادگیری معکوس، دانشجویان پیش از هر جلسه درس، مطالب تعیین شده را در قالب ویدیوهای کوتاه، یا دیگر منابع آموزشی، در منزل و محیط خارج از کلاس مطالعه می‌‌کنند و در مقابل، آنچه در آموزش سنتی به‌ عنوان تکلیف خانگی است، به‌ کلاس آورده می‌شود. در یادگیری معکوس تمامِ وقت کلاس به‌ حل تمرین، انجام پروژه و یا بحث و گفتگو در مورد مفاهیم درس اختصاص می‌یابد. یک کلاس معکوس، آموزش را به یک مدل دانشجو محور تبدیل می‌کند که در آن، زمان کلاس صرف بررسی موضوعات در عمق بیشتر و ساخت موقعیت‌های یادگیری متنوع‌تری می‌شود. روش کلاس معکوس نزدیک‌‌‌ترین مدل به‌ شیوه آموزش سنتی در کلاس درس است که تنها با جابجایی مکان انجام آموزش و تکالیف، نتایج شگرفی به‌ دست می‌‌دهد. روش یادگیری معکوس، به ویژه در کلاس‌ها و درس‌های با تعداد دانشجوی زیاد نیز نتایج خوبی به‌ همراه داشته است.
     سلمان خان[3] بنیانگذار آکادمی خان[4] با اجرای یک برنامه تد در سال 2011، با عنوان «بگذارید با استفاده از ویدیو، آموزش را بار دیگر اختراع کنیم»[5] به گسترش روش کلاس معکوس کمک شایانی کرد. ارایه درس از طریق ویدیو، اغلب یکی از عناصر کلیدی روش یادگیری معکوس است. ویدیوها را یا خود آموزشگر تهیه کرده و یا از یک منبع اینترنتی انتخاب می‌کند. تجربه نشان داده است که فیلم آموزشی با صدای استاد درس، تأثیر ویژه‌ای برای یادگیری خارج از کلاس ایجاد می‌‌کند. گرچه در این روش استفاده از برنامه‌های ضبط شده ویدیویی اهمیت بارزی دارد ولی تنها گزینة آن نیست. کلیه منابع دیداری، شنیداری و نوشتاری (مثل کتاب، مقاله، منابع برخط در وب، پادکست، عکس، اسلاید و ...) از جمله دیگر منابعی هستند که در این روش می‌توان به‌ کار گرفت.
     معکوس کردن روند کلاس، به‌ پیش‌نیازهایی احتیاج دارد. به‌ این منظور، آموزشگر باید محتوای مناسبی برای یادگیری دانشجویان در خارج از کلاس تولید کند و برنامه منظمی برای مطالعه در خانه ارايه دهد و همچنین فعالیت‌های مناسبی برای طرح در کلاس در نظر بگیرد. از این‌رو، برگزاری یک کلاس درس معکوس چالش‌ برانگیزتر از کلاس معمولی است و آموزشگر را، در ابتدای کار، با سختی‌هایی رو به رو می‌سازد. در این روش تهیه منابع درسی (ویدیوهای کوتاه، پادکست، ...)، به‌ ویژه در اولین باری که در یک درس از این روش استفاده می‌شود، وقت‌گیر و چالش برانگیز است. در این حالت، آموزشگر باید زمان زیادی را، خارج از مسؤولیت‌های آموزشی و جاری، صرف تهیه منابع و ساماندهی درس نموده و در مواردی هزینه‌‌‌‌هایی را نیز متقبل شود. یک راه‌حل در این زمینه برون‌سپاری ضبط و تدوین برنامه‌های ویدیویی است. خوشبختانه، در سال‌های اخیر سامانه‌های آموزش دروس ویديویی به‌ نسبت مناسبی در کشور ایجاد شده‌ است. مکتب‌خونه و فرادرس، دو نمونه از این سامانه‌ها هستد. مکتب‌‌‌خونه[6]، ضبط ویديویی دروس دانشگاه‌های مختلف در سرکلاس درس را سر لوحه فعالیت خود قرارداده است. این حالی است که فرادرس[7] ارايه دروس توسط اساتید را خارج از کلاس و در استودیوهای ویژه ضبط می‌کند. از نگاهی دیگر، تمرکز مکتوب خونه بیشتر بر دروس رسمی و کلاسیک دانشگاهی است؛ اما فرادرس در کنار دروس رسمی، تأکید بیشتری بر آموزش‌‌‌‌های عملی و مهارتی دارد. یک روش دیگر برای کاستن از مشکلات تهیه منابع ویديویی برای درس، استفاده از منابع آموزشی مناسبی است که در زمینه درس مورد نظر در وب وجود دارد.
     در یادگیری معکوس، کلاس‌ درس، به‌‌ جای محل عرضه و تکرار مکرر و یکنواخت محتوای یک درس، که اغلب برای آموزشگر نیز کسالت‌‌‌آور می‌شود، به جلسات مباحثه و نقادی، یعنی آنچه از یک کلاس درس دانشگاهی انتظار می‌رود، تبدیل می‌شود. فعالیت‌های کلاسی یادگیری معکوس متعدد هستند. از آن جمله است: انجام پروژه‌ها و یا دیگر مواردی که در آموزش سنتی به‌عنوان تکلیف خانگی درنظر گرفته می‌شوند، مرور مطالب درس و رفع اشکال، گفتگو بروی یافته‌ها و دانسته‌ها،  پرسش و پاسخ، حل تمرین، طراحی مسأله، حل مسأله، بحث های دونفره و گروهی و ارایه سخنرانی. در جدول 1 فعالیت‌های قبل از کلاس، در کلاس و بعد از کلاس دانشجویان، در دو روش آموزش سنتی و معکوس، به‌‌ طور خلاصه با هم مقایسه شده اند.

مزیت دیگر یادگیری معکوس این است که کلاس را به‌ یک کارگاه آموزشی تبدیل می‌کند، که در آن فراگیران می‌توانند درباره مطالب درسی پرس‌وجو نمایند، مهارت‌های خود را با به‌ کارگیری مطالب آموخته شده بیازمایند و توسط تمرین‌‌‌‌ها و فعالیت‌های عملی، با یکدیگر تعامل داشته باشند. در این روش، دانشجویان به‌ صورت فعال، در یادگیری و ایجاد دانش بیشتر درگیرند و همزمان دانش و مهارت‌های کسب شده را می‌آزمایند و ارزیابی می‌‌کنند. حاصل این امر تسلط بیشتر دانشجویان به‌ محتوای آموزش و دستیابی آنها به یادگیری عمیق‌تر است. در یک کلاس معکوس، مسؤولیت‌‌‌های دانشجویان افزایش یافته و همه درگیر یادگیری می‌شوند. در ان روش، غایبین از درس عقب نخواهند افتاد.
     در یک کلاس معکوس، ارتباط بیشتری بین استاد و دانشجو ایجاد می‌شود و فاصله‌های موجود در آموزش سنتی برطرف می‌شود. این روش، به‌ نحو مؤثرتری از زمان محدود رو در رویی استاد و دانشجو در کلاس بهره می‌برد.  مهم‌ترین جنبه یادگیری معکوس، استفاده بهینه از زمان کلاس برای دستیابی به سطوح بالاتر و عمیق تر یادگیریست. بنیامین بلوم[8] شش سطح را برای یادگیری شناختی در نظر گرفت که از به یاد آوردن، که نازل‌ترین سطح است، شروع شده و به اوج یادگیری که خلق کردن است، منتهی می‌شود (شکل 1). در روش یادگیری معکوس، این امکان به وجود می‌آید که زمان بیشتری از فرصت محدود کلاس، برای دستیابی به‌ مهارت‌های تفکر سطوح بالاتر اختصاص داده شود. این امر با تعامل بیشتر دانشجویان با هم در کلاس، برای طرح سؤال، بحث در مورد مفاهیم درس، حل مسأله و ارتباط رو در روی مؤثر‌تر با استاد محقق می‌شود. در کلاس معکوس نقش استاد از دانای کل و متکلم وحده در آموزش سنتی، به راهنما و تسهیل‌گر یادگیری، تغییر می‌‌‌کند.

     روش کلاس معکوس را، همانند دیگر روش‌های یادگیری فعال، باید به‌ تدریج در یک درس به‌ کار گرفت. تغییر همزمان همه جلسات یک درس، از یادگیری سنتی به‌ معکوس، ممکن است واکنش منفی دانشجویان را به همراه داشته باشد. ضروری نیست که همه جلسات یک درس، با روش یادگیری معکوس ارایه گردد. در مواردی، حتی می‌توان بخشی از یک جلسه درس را به‌ صورت معکوس اجرا کرد. در شرایطی که ساختار و محتوای درس به‌ گونه‌ایست که می‌تواند موجب تعامل در کلاس ‌شود، نیاز به‌ استفاده از روش کلاس معکوس نیست. علاقمندان به اطلاعات بیشتر در مورد روش اجرا و پیامدهای به‌ کارگیری روش یادگیری معکوس می‌توانند به‌ منابع متعددی که در این زمینه وجود دارد، از جمله وبگاه‌های زیر، مراجعه نمایند:

- Flipped learning global initiative (https://learn.flglobal.org/)
- PLIP Learning (https://flippedlearning.org/)
- Flipped learning Conference (http://www.flippedlearningacademy.org/)

دکتر حسین معماریان، اردیبهشت 1398

 

[1] blended learning or hybrid learning
[2] flipped learning or flipped classroom
[3] alman Khan
[4] khan Academy
[5] https://www.ted.com/talks/salman_khan_let_s_use_video_to_reinvent_education?language=en
[6] https://maktabkhooneh.org
[7] https://faradars.org
[8] Benjamin Bloom

تحت نظارت وف ایرانی